مهارتهای زندگی در نهج البلاغه

 

1-نیازهای خود را به اهل ایمان بگوییم

  •  مـَنْ شـَكـَا الْحـَاجـَةَ إِلَى مـُؤْمـِنٍ فـَكَاءَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى الله‌‌؛ وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كافِرٍ، فَكَاءَنَّمَا شَكَا الله (حکمت/ ۴۲۷)
    • کسـى كـه حـاجـت خـود را نـزد مـؤ مـنـى بـرد، گـويا نزد خدا برده و كسى كه نزد كافرى برد گويى از خدايش ‍ شكايت كرده است.

 

2-با مردم خوش رفتار باشیم.

  •  خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مُتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ. (حکمت/ ۹)
    • با مردم چنان معاشرت کنید كه اگر مرديد بر شما بگريند، و اگر زنده مانديد به شما مهربانى ورزند.

بمردم درآميز با مهر و يارى                       كه بر مرده ات گريه آرند و زاري
و گر زنده ماني چو پروانه گردت                   برآيند و سوزند از شرمساري

 

3-میانه روی در هزینه های زندگی

  •  مَا عَالَ امْرُؤٌ اقْتَصَدَ. (حکمت/ ۱۳)
    • آن كه ميانه روى گزيند، تنگدست نگردد.

اقتصاد يعنى خرج وصرف مال به اندازه نياز متعارف، كه اين خود باعث بى نيازى است زيرا به مقدار حاجت از مال و مكنت را خداوند بر عهده گرفته است كه به طور مستمر تا زمانى كه انسان زنده است، مرحمت كند، و لازمه اش رعايت اقتصاد و ميانه روى است. ( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 539)

 

4-ترک هنجارهای زشت آسانتر از واخواهی برای اصلاح آنهاست.

  •  تَرْكُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ (حکمت/ ۱۶۱)
    • گناه نکردن آسانتر باشد از درخواست توبه.

 

5-بر آنچه دوست نداریم و از آنچه دوست داریم شکیبا باشیم.

  •  الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ (حکمت/۵۲)
    • شكيبايى دو گونه است: شكيبايى بر آنچه دوست نمی داری مانند بیماری. و شكيبايى از آنچه آن را دوست مى دارى مثل لذت ممنوع .
    صبرو ظفرهر دو دوستان قدیمند. بر اثر ِ صبر نوبت ِ ظفر آید.

 

6-یکدیگر را فریاد رسی کنیم

  •  مِن كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ. (حکمت/ ۲۳)
    • از كفاره های گناهان بزرگ، فرياد خواه را به فرياد رسيدن است، و غمدیده را آسايش بخشيدن.
    بی شک در عصر حاضر پدر مهربانمان امام زمان علیه السلام بار سنگین غم شیعیانش را بر دوش می کشند بیایید با دعا برای سلامتش وجلب امدادهای آسمانی برای برطرف شدن غمها وبلاها حضرتش را یاری کنیم.

 

7-دهش به دیگران

  •  الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ .(حکمت۶)
    • صدقه دارويى درمانبخش است.
    براین باور نباشیم که صدقه تنها به پول یا مال است. صدقه می تواند معنوی هم باشد مثل اذیت نکردن همسایه، دعا کردن برای سلامت دیگران و... به طور کلی صدقه چیزی یا کاری است که به واسطه آن ایمان آدمی راستی آزمایی می شود. وقتی ادعای ایمان می کنند براساس آن حاضرند از آنچه دارند به دیگران هم بدهندویا کمک رسانی کنند. واز این جهت صدقه درمانبخش همه دردهای جامعه خواهد بود.

 

8-رازداری

  •  مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ. (حکمت/ ۱۶۲)
    • آن‌که راز خود را نهان داشت، اختیار را به‌دست خویش گذاشت.
    رازداری به آدمی امکان می دهد در زندگی تصمیم بگیرد ویا تصمیم خود را تغییر دهد ولی اگر پلهای بازگشت را با افشای اسرار زندگی تخریب کند راهی برای بازگشت نخواهد داشت. و در شرایط غیر ضروری لزومی ندارد که انسان اطلاعات زندگی و خانواده خودرا با دیگران به اشتراک بگذارید.

 

9-بخشش به اندازه

  •  كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً، وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً. (حکمت/ 33)
    • بخشنده باش و اسرافكار مباش و اندازه نگهدار و سختگير مباش.
    بلحاظ عقلانی بخشش به دیگران اندازه دارد و چنانچه از اندازه بیرون رود آسیب زا خواهد بود . چنانکه در برخی موارد انسان مالش به طور کلی از دست می دهد و گاهی هم به آبروی دیگران لطمه وارد می کند.
    حسین بن ابی العلاء از شیعیان امام جعفر صادق علیه السلام بود. حسین از معدود شیعیانی بود که خانواده‌ی ثروتمندی داشت و جزو ثروتمندان شهر مدینه به حساب می‌آمد.
    زمانی که موسم حج فرا رسید حسین بن ابی العلاء مانند بیشتر مسلمانان راهی شهر مکه شد. او با گروهی بیست نفری همسفر بود. در طول سفر به هر منزل و اقامتگاهی که می‌رسیدند و کاروان قصد استراحت داشت حسین داوطلبانه جلو می‌آمد و از مال شخصی خود یک گوسفند ذبح می‌کرد و با صدای بلند به کاروانیان مژده می‌داد که وعده‌ی غذای این بار نیز با من است.
    کاروان حسین به کاروانی رسید که امام جعفر صادق علیه السلام از مسافران آن بودند. شیعیان خود را به محضر امام علیه السلام می رساندند و با ایشان دیدار می‌کردند. زمانی که نوبت به حسین رسید حضرت به او فرمودند: «ای حسین! چرا مومنان را ذلیل و سر افکنده می‌کنی؟»
    حسین با تعجب گفت: «پناه می‌برم به خدا از این که چنین صفت زشتی داشته باشم.»
    امام صادق علیه السلام فرمودند: «به من خبر داده‌اند که تو در هر منزلی در راه مکه یک گوسفند سر بریده‌ای.»
    حسین گفت: «بله راست است من چنین می‌کردم ولی قصدم اطعام مومنین در راه سفر حج بود.»
    حضرت فرمودند: «باید توجه می‌کردی که همسفران تو مایل بودند مانند تو گوسفندی سر ببرند و دیگران را اطعام کنند ولی چون توانایی مالی نداشتند پیش خود شرمنده می‌شدند. بنابراین، این افراط تو باعث شرمندگی مومنان می‌گردید و آن‌ها را ناراحت می‌کرد.»
    حسین سر فرو انداخت و به فکر فرو رفت. دانست که فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله جز حقیقت نمی‌گوید. پس رو به ایشان کرد و عرض نمود:«یابن رسول الله ! من از کرده‌ی خود پشیمان هستم و استغفار می‌کنم و با خویش عهد می‌بندم از این پس کاری نکنم که باعث سرافکندگی دیگران گردد و اگر قصد خیرات و اطعام دارم این کار را مخفیانه انجام دهم.»(بحار الأنوار ج‏۹۶ ص۱۲۲)

 

10-مهرورزی با مردم

  •  التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ. (حکمت/ ۱۳۵)
    • مهرورزی با مردم نیمی از خرد است.
    گرچه آدمی به هر دلیلی برخی از همنوعان خود را دوست ندارد اما همزیستی مسالمت آمیز اقتضا دارد که با مردم دوستی نماید و عقل انسان همین را مصلحت جامعه سالم می داند . وشاید اینکه فرمود آن نیمی از خرد است به این
    علت باشد که نیمی دیگر آن است دوستی با مردم مرزهایی دارد که نبایداز آنها عبور کنیم .

 

 11-گشاده رویی

  •  الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ (حکمت ۶)
    • گشاده رویی دام دوستی است.

بدون تردید افرادی که با چهره گشاده و لب هاى پرتبسم با دیگران برخورد مى کنند، دوستان زیادى خواهند داشت و همین دستور امیرالمؤمنین علیه السلام است که فرمود: «إِذَا لَقِیتُمْ إِخْوَانَکُمْ فَتَصَافَحُوا وَأَظْهِرُوا لَهُمُ الْبَشَاشَةَ وَالْبِشْرَ تَفَرَّقُوا وَمَا عَلَیْکُمْ مِنَ الاَوْزَارِ قَدْ ذَهَبَ; هنگامى که شما برادران دینى خود را ملاقات مى کنید با هم مصافحه کنید و بشاشت و مسرت را در برابر آنها اظهار کنید و البته در این صورت هنگامى که از هم جدا مى شوید گناهان شما بخشوده خواهد شد».(بحارالانوار، ج 73، ص 20)
و از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله آمده است که فرمود: «یَا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلاَقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبِشْرِ; شما نمى توانید همه مردم را با اموال خود راضى کنید بنابراین آنها را با چهره گشاده و خوشرویى ملاقات کنید. (الکافى، ج 2، ص 103)
تعبیر به «حبالة» (دام) اشاره به این است که حتى افرادى که از انسان گریزانند با اظهار محبت و خوشرویى به سوى او مى آیند و کینه ها از سینه ها شسته مى شود.

 

12-بهره مندی از روزه داری

  •  كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَاءُ.(حکمت/۱۳۷)
    • بسا روزه دارى را كه از روزه داشتنش جز گرسنگى و تشنگى نمى ماند.
    درروزه داری وعبادتهای دیگر مثل نماز گذشته از انجام تکلیف باید به نتایج دنیوی واخروی آنها نیز باید توجه داشت.
    اگر حکمت روزه داری برای یادکرد گرسنگی روز قیامت است باید به یاد قیامت هم افتاد و چنانچه برای همبستگی با گرسنگان است باید همین ایجادکرد واگربرای سلامت بدن باشد باید طوری روزه دارباشیم که سلامت حاصل آید. ودر آخر اگر دیدیم چیزی از روزه در دست نداریم چاره ای باید اندیشید.و صدالبته بهتر این است که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.

 

۱۳-آبادسازی دل

  • فَإِنِّی أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَیْ بُنَیَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِکَ بِذِکْرِ(نامه ۳۱)
    • پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش مى ‏کنم که پیوسته در فرمان او باشى، و دلت را با یاد خدا آباد ساز.
    زندگی آرام منوط به آرامش دلها وکاهش اضطراب واسترس است .و یاد آفریدگار توانا بر هر چیز دلها را آرام می سازد چنانکه فرمود:
    الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد/۲۸)
    همان كسانى كه ايمان آورده‌اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‌گيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‌يابد.
    امیرالمؤمنین علیه السلام فرماید:
    الذّکرُ ذِکرانِ: ذِکرُ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ عِندَ المُصیبَةِ وَافضَلُ مِن ذلِک ذِکرُ اللّهِ عِندَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیک فَیکونَ حاجِزاً (بحارالأنوار ۹۳/ ۱۶۴)
    ذکر بر دو گونه است: یاد خدا کردن هنگام مصیبت و از آن برتر این است که خدا را در برابر محرّمات یاد کند.
    و شگفت اینکه از این کلام به دست می آید که ترک گناه در پرتو یاد خدا هم ایجاد آرامش می کند.

 

۱4- کوچک نشمردن کار های خیر

  • اِفَعَلُوا الْخَیْرَ وَلاَ تَحْقِرُوا مِنْهُ شَیْئاً.فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ.(حکمت/۴۲۲)
    •کار نیک را انجام دهید و هیچ مقدار از آن را کم مشماریدچه ؛ کوچک آن بزرگ واندکش کوچک باشد.
    برخی از اشخاص وقتى به كارهاى نيك كوچك برخورد مى كنند از كنار آن مى گذرند و اهمیتی به آن نمی دهند در حالى كه همين كارهاى كوچك،گاهی سرنوشت ساز است; ممكن است جرعه آبى شخصی تشنه اى را از مرگ نجات دهد يا مقدار اندکی دارو مايه شفای بیماری گردد. ازاين که بگذریم اگر همه مردم به كارهاى نيك كوچك اهميت دهند، قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود. والبته هرگاه كار خير حتی کوچک هم باشد به نيت اطاعت فرمان خدا انجام گيرد بزرگ خواهد بود همان گونه كه گناه، هرقدر كوچك باشد به دليل جايگاه عظيم پروردگار، بزرگ خواهد بود. اضافه بر اين، رفتن به سوى كارهاى خير كوچك انسان را به تدريج براى خيرات بزرگ آماده مى سازد. و چه زیباست اگر همه با کارهای خیر هرچند کوچک مثل دعا برای فرج مهدوی زمینه انجام خیر بزرگ ظهور امام زمان علیه السلام را آماده سازیم.